سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بردبارى پرده‏اى است پوشان ، و خرد شمشیرى است برّان ، پس نقصانهاى خلقت را با بردبارى‏ات بپوشان ، و با خرد خویش هوایت را بمیران . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :3
کل بازدید :8395
تعداد کل یاداشته ها : 3
103/1/31
4:4 ص
رضایت همسر اول تا دو سال قبل، تنها شرط ازدواج دوم آقایان محسوب می‌شد تا اینکه پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان در مجلس شورای اسلامی قانون حمایت از خانواده در سال 92 به تصویب رسید و بر اساس این قانون هیچ مردی اجازه ندارد بدون حکم دادگاه و حتی در صورت رضایت همسر اول، همسر دوم اختیار کند صیغه یابی در بزرگ ترین سایت ازدواج موقت اما ظاهرا کسانی وجود دارند که این قانون را با پول دور می‌زنند.
به گزارش آنا بر اساس این قانون هیچ مردی اجازه ندارد بدون حکم دادگاه همسر دوم اختیار کند و حکم دادگاه هم به سادگی به هر فردی داده نمی‌شود.
در حالی که دو سال از تصویب این قانون می‌گذرد از گوش و کنار خبرهای خوبی شنیده نمی‌شود. 
خبرهای در گوشی می‌گویند کافی است کمی پول داشته باشی تا به سادگی این قانون را نادیده بگیرند. با یک جست‌و‌جو در اینترنت به سادگی شماره دفاتر ازدواج و طلاق را پیدا می‌کنم. شماره اول متعلق به دفتری نزدیک خیابان سلسبیل است. دو بوق می‌خورد و پیرمردی تلفن را جواب می‌دهد. بدون اینکه خود را خبرنگار معرفی کنم، می‌پرسم: «می‌خواهم به عنوان همسر دوم با آقایی ازدواج کنم اما بدون حکم دادگاه راه حلی وجود دارد؟»
کمی تامل می‌کند و می‌گوید: «نه خانم جان راه حلی وجود ندارد. باید حتما حکم دادگاه داشته باشید.»

همسریابی ازدواج

در همسریابی زن دوم، رضایت زن شرط نیست

اصرا می‌کنم در پایگاه ازدواج توبا شاید بتوانیم راه‌حلی پیدا کنیم اما پیرمرد جوابش «نه» است و تلفن را قطع می‌کند. شماره بعدی متعلق به دفتر خانه‌ای حول‌و‌حوش منطقه پونک است. تلفن را مرد میانسالی پاسخ می‌دهد. خواسته‌ام را که مطرح می‌کنم، مرد می‌گوید: «مردی که می‌خواهی با او ازدواج کنی باید به دادگاه مراجعه کند. ادله بیاورد، قاضی شرایط را می‌سنجد و اگر ادله مناسبی ارائه شده بود مثل عدم تکمین، ناتوانی در بارداری و مواردی از این دست آنگاه دادگاه شاید حکم به ازدواج دوم دهد. در ضمن حتی اگر زن اول هم راضی باشد اما حکم دادگاه وجود نداشته باشد، نمی‌توانیم عقد را به صورت رسمی ثبت کنیم. اگر تنها رضایت زن شرط بود هر مردی می‌توانست به زور کتک از همسر اولش رضایت بگیرد.»

وضعیت مالی مناسب شرط اصلی کمک

بر خواسته‌ام اصرار می‌کنم که می‌پرسد: «شما طلاق گرفته‌ای؟» پاسخ می‌دهم: «بله» با کمی تامل می‌پرسد: «آن بنده خدایی که می‌خواهید با او ازدواج کنید وضعیت مالی مناسبی دارد؟» پاسخ مثبت که می‌دهم، می‌گوید: «مدارکتان را به همراه طلاق‌نامه و البته مردی که می‌خواهید با او ازدواج کنید، بیاورید تا یک جلسه مشاوره با هم داشته باشیم تا اگر خدا بخواهد کاری برایتان انجام دهیم.»
دفترخانه بعدی در خیابان نازی آباد است. دختر جوانی تلفن را پاسخ می‌دهد: «راه حلی وجود ندارد جز اینکه صیغه شوید.» می‌گویم: «نمی‌خواهم صیغه شوم فقط عقد دائم. کسی را نمی‌شناسی که به من کمک کند؟»
چند دقیقه سکوت می‌کند و بعد می‌گوید «تنها آقای «م» می‌تواند به شما کمک کند» این را می‌گوید و شماره‌اش را در اختیارم قرار می‌دهد.
با آقای «م» تماس می‌گیرم و تمام شرایط و خواسته‌ام را برایش توضیح می‌دهم که می‌گوید: «چند دفترخانه هستند که این کار را انجام ‌می‌دهند اما نزدیک دو و نیم میلیون تا دو میلیون و 700 هزار تومان پول می‌‌گیرند. یکی را چند روز پیش برای این کار معرفی کردم که به من گفت همین حول‌وحوش ازش پول گرفتند.»

سند ازدواج موقت هم ‌می‌دهیم

می‌گویم: «عقدنامه معتبر هم می‌دهید؟» پاسخ می‌دهد: «در شناسنامه آقا اسم شما را ثبت نمی‌کنند تا مبادا چشم همسر اولش به اسم شما نیفتد اما سند ازدواج موقت به شما داده می‌شود و اسم آقا هم در شناسنامه شما وارد می‌شود. با این شرایط نه مشکلی برای شما به وجود می‌آید و نه برای آقا.»
آدرس دفترخانه‌ای که این کار را انجام می‌دهم، می‌پرسم که پاسخ می‌دهد: «به شما جواب نمی‌دهد خانم. اگر خواسته‌ات حتمی است من با دفترخانه صحبت می‌کنم. شما هم یک عکس و شناسنامه بیاورید تا برایتان معرفی نامه بنویسیم تا به آزمایشگاه بروید و روز عقد هم شما با من تماس می‌گیری و من هماهنگی آخر را انجام می‌دهم.»

حبس یک ساله در انتظار تخطی‌گران

در همین راستا ابراهیم یوسفی محله، حقوقدان به خبرنگار آنا می‌گوید: «بر اساس قانون مجازات اسلامی مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند مگر اینکه با اجازه دادگاه باشد و دادن این مجوز از سوی دادگاه در صورت وجود شرایطی است. چنانچه همسر اول مرد رضایت به ازدواج مجدد شوهرش داشته باشد یا از ایفای وظایف زناشویی خودداری کند و زندگی خانوادگی را ترک کند، دادگاه به مرد اجازه ازدواج مجدد را می‌دهد.»
او ادامه می‌دهد: «مرد برای تجدید فراش باید دادخواستی به طرفیت همسر اول خود تنظیم و در آن خطاب به دادگاه دلایل و علل تقاضای خود را بیان کند. دادگاه نیز با تعیین وقت رسیدگی یک نسخه از دادخواست را برای همسر اول ارسال می‌کند تا به آن پاسخ دهد یا برای جلسه دادگاه خود را آماده کند، پس از آن دادگاه با انجام اقدامات ضروری و تحقیق از زن اول و پس از احراز توانایی مالی مرد و اجرای عدالت بین همسران به شوهر اجازه ازدواج مجدد می‌دهد و چنانچه مرد شرایط و اوضاع مالی مساعدی نداشته باشد و زن نیز حاضر به تمکین و ایفای وظایف زناشویی باشد با درخواست او مخالفت خواهد کرد. دفاتر ازدواج حق ندارند، بدون اجازه دادگاه، ازدواج مجدد را به ثبت برسانند و اگر شوهر بدون اجازه دادگاه ازدواج مجدد کند و از طرفی آن را به ثبت نرساند، به دلیل عدم ثبت واقعه ازدواج، مجرم محسوب می‌شود و به حبس تا یکسال محکوم خواهد شد.»
این وکیل دادگستری با اشاره به ماده 56 قانون حمایت از خانواده اضافه می‌کند:« هر سردفتر رسمی که بدون اخذ گواهی، بدون اخذ اجازه نامه یا حکم صادرشده درمورد تجویز ازدواج مجدد یا برخلاف مقررات به ثبت ازدواج اقدام کند یا بدون حکم دادگاه یا گواهی عدم امکان سازش یا گواهی این قانون یا حکم تنفیذ راجع به احکام خارجی به ثبت هریک از موجبات انحلال نکاح یا اعلام بطلان نکاح یا طلاق مبادرت کند، به محرومیت و مجازات اسلامی از اشتغال به سردفتری محکوم می شود.»

94/11/11::: 3:21 ع
نظر()
  
  

به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، نهاد ازدواج موقت از بدو تاسیس (صدر اسلام) تا کنون همیشه از مسائل شبهه‌برانگیز و مبهم بوده‌است. پس از انقلاب و به‌ویژه در دهه‌ی اخیر? با توجه به میزان بالای جمعیت جوان کشور و دشواری شرایط ازدواج? و عوامل دیگر? ازدواج موقت بدل به یکی از مسائل مطرح جامعه شد.

 
در ماده‌ی 1075 قانون مدنی? ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته‌ شده‌است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارت‌اند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه‌ی تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند.
 
در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است? اما در نکاح منقطع? عدم وجود مهر موجب بطلان عقد می‌شود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریه‌ی زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد 1095 تا 1098 قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریه‌ی زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر می‌شود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج? عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمی‌کند.

در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج? شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است. اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری می‌کنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست، این اثبات کاری دشوار است.


94/4/7::: 2:32 ع
نظر()
  
  

شرایط ازدواج موقت:

1. به عربى صحیح خوانده شود به احتیاط واجب، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى صحیح بخوانند به‏ هر لفظ‏ى که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما باید لفظ‏ى بگویند که معنى "زوجت و قبلت" (زوجیت و قبول آن) را بفهماند.
2. مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را مى ‏خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى‏ خوانند، زن به گفتن «زوجتک نفسى‏» قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزویج‏» زن بودن او را براى خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى‏ خوانند، به گفتن «زوجت و قبلت‏» قصدشان این باشد که مرد و زنى آنان را وکیل کرده ‏اند، زن و شوهر شوند.
3. کسى که صیغه را مى‏ خواند بالغ و عاقل باشد، جه براى خودش بخواند یا از طرف دیگرى وکیل شده باشد.
4. اگر وکیل زن و شوهر یا ولى آنها صیغه را مى‏ خوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند مثلا اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند.
5. زن و مرد به ازدواج راضى باشند.
6. زن اگر دختر باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد. یعنی عقد اگر بدون اذن پدر یا جد پدری خوانده شود باطل است. (مگر برای کسانی که مرجع تقلید آنها، اجازه پدر را حکم تکلیفی می دانند و حکم وضعی به شمار نمی آورند.)
7. مدت زناشویى معین شود.
8. بر مقدار مهریه، زن و مرد به پول یا مال دیگرى توافق کنند و در عقد ذکر نمایند.

9. زن ممنوعیتی از ازدواج نداشته باشد. مثل اینکه در ایام عده از عقد نکاح دیگر نباشد.

اما دستور خواندن عقد غیر دائم:
اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: "زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلى المَهْرِ المَعْلُوم" بعد بدون فاصله مرد بگوید: "قَبِلْتُ" صحیح است. و اگر دیگرى را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: "مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتى مُوَکِّلَکَ فِی الْمدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلى المَهْرِ المَعْلُوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذا"، صحیح مى‏ باشد

 

ذکر سه نکته لازم است:
1- چنان چه در عقد موقت فرزندى متولد شود، همانند فرزند متولد شده از زن دائمى است.
2- زن مى ‏تواند در عقد موقت شرط کند شوهر با او نزدیکى نکند و فقط لذت‏هاى دیگر را ببرد.
3- اگر در عقد موقت زن بالغ و غیر یائسه باشد و نزدیکى انجام گیرد، باید دو حیض عده نگه دارد.


94/4/7::: 2:24 ع
نظر()